{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی گذاشتن‌، در فهر در واژه‌نامه ترجمیک

متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجه‌ای دربرنداشت.




معنی گذاشتن‌، در فهرست‌ نوشتن‌، کوهمیز مجلس‌) از دستور خارج‌ کردن‌، معوق‌ گذاردن‌، روی‌ میز , میز، سفره‌، خوان‌، لوح‌، جدول‌، لیست‌، فهرست‌، (در ,, معنی گذاشتن‌، در فهرست‌ نوشتن‌، کوهمیز مجلس‌) از دستور خارج‌ کردن‌، معوق‌ گذاردن‌، روی‌ میز پ میز، سفره‌، خوان‌، لوح‌، جدول‌، لیست‌، فهرست‌، (در پ, معنی ;vاaتj‌، bc ticsت‌ jmaتj‌، lmikdx k[gs‌) اx bsتmc oاc[‌ lcbj‌، kumr‌ ;vاcbj‌، cmd‌ kdx , kdx، stci‌، omاj‌، gmp‌، [bmg‌، gdsت‌، ticsت‌، (bc ,, معنی اصطلاح گذاشتن‌، در فهرست‌ نوشتن‌، کوهمیز مجلس‌) از دستور خارج‌ کردن‌، معوق‌ گذاردن‌، روی‌ میز , میز، سفره‌، خوان‌، لوح‌، جدول‌، لیست‌، فهرست‌، (در ,, معادل گذاشتن‌، در فهرست‌ نوشتن‌، کوهمیز مجلس‌) از دستور خارج‌ کردن‌، معوق‌ گذاردن‌، روی‌ میز , میز، سفره‌، خوان‌، لوح‌، جدول‌، لیست‌، فهرست‌، (در ,, گذاشتن‌، در فهرست‌ نوشتن‌، کوهمیز مجلس‌) از دستور خارج‌ کردن‌، معوق‌ گذاردن‌، روی‌ میز , میز، سفره‌، خوان‌، لوح‌، جدول‌، لیست‌، فهرست‌، (در , چی میشه؟, گذاشتن‌، در فهرست‌ نوشتن‌، کوهمیز مجلس‌) از دستور خارج‌ کردن‌، معوق‌ گذاردن‌، روی‌ میز , میز، سفره‌، خوان‌، لوح‌، جدول‌، لیست‌، فهرست‌، (در , یعنی چی؟, گذاشتن‌، در فهرست‌ نوشتن‌، کوهمیز مجلس‌) از دستور خارج‌ کردن‌، معوق‌ گذاردن‌، روی‌ میز , میز، سفره‌، خوان‌، لوح‌، جدول‌، لیست‌، فهرست‌، (در , synonym, گذاشتن‌، در فهرست‌ نوشتن‌، کوهمیز مجلس‌) از دستور خارج‌ کردن‌، معوق‌ گذاردن‌، روی‌ میز , میز، سفره‌، خوان‌، لوح‌، جدول‌، لیست‌، فهرست‌، (در , definition,