معنی گذاشتن، در فهرست نوشتن، کوهمیز مجلس) از دستور خارج کردن، معوق گذاردن، روی میز , میز، سفره، خوان، لوح، جدول، لیست، فهرست، (در ,, معنی گذاشتن، در فهرست نوشتن، کوهمیز مجلس) از دستور خارج کردن، معوق گذاردن، روی میز پ میز، سفره، خوان، لوح، جدول، لیست، فهرست، (در پ, معنی ;vاaتj، bc ticsت jmaتj، lmikdx k[gs) اx bsتmc oاc[ lcbj، kumr ;vاcbj، cmd kdx , kdx، stci، omاj، gmp، [bmg، gdsت، ticsت، (bc ,, معنی اصطلاح گذاشتن، در فهرست نوشتن، کوهمیز مجلس) از دستور خارج کردن، معوق گذاردن، روی میز , میز، سفره، خوان، لوح، جدول، لیست، فهرست، (در ,, معادل گذاشتن، در فهرست نوشتن، کوهمیز مجلس) از دستور خارج کردن، معوق گذاردن، روی میز , میز، سفره، خوان، لوح، جدول، لیست، فهرست، (در ,, گذاشتن، در فهرست نوشتن، کوهمیز مجلس) از دستور خارج کردن، معوق گذاردن، روی میز , میز، سفره، خوان، لوح، جدول، لیست، فهرست، (در , چی میشه؟, گذاشتن، در فهرست نوشتن، کوهمیز مجلس) از دستور خارج کردن، معوق گذاردن، روی میز , میز، سفره، خوان، لوح، جدول، لیست، فهرست، (در , یعنی چی؟, گذاشتن، در فهرست نوشتن، کوهمیز مجلس) از دستور خارج کردن، معوق گذاردن، روی میز , میز، سفره، خوان، لوح، جدول، لیست، فهرست، (در , synonym, گذاشتن، در فهرست نوشتن، کوهمیز مجلس) از دستور خارج کردن، معوق گذاردن، روی میز , میز، سفره، خوان، لوح، جدول، لیست، فهرست، (در , definition,